۱۳۹۵/۰۴/۰۱

گات


اگر قسمت نهم از فصل ششم گات را ندیده اید ، این متن را نخوانید چون حاوی اسپویل ست.







امروز صبح که توی توییتر ، گیم آو ترونز ترند سومو داشت ، میشد حدس زد که این قسمت یک چیز دیگه ست اصلا جنسش فرق داره.نمیخوام نقد کنم ولی رمزی اسنو حقش بیشتر از اینا بود نباس اونجوری راحت با سگا خلاصش میکردن ، اگر من بودم بعد از مشت های پیاپی و پایین آوردن فک دستور میدادم همونجا لباساشو دربیارن و وسط میدون همه ی وحشی ها بهش تجاوزکنن بعد اتمام کار بلافاصله یه دار میزدم وسط شهر و همه ی مردم رو جمع میکردم. از دار آویزونش میکردم و جلوی تمام مردم ، مردانگی اش را ازش میگرفتم و میاوردمش پایین.دو روز که گذشت و دوباره جون گرفت اول گوش هاشو از جا در میاوردم بعد با خنجر خودش یک چشمشو کور میکردم ولی یک چشمو سالم میذاشتم تا ببینه چه بلایی سرش میاد حالا میدادم یکی یکی انگشتشو قطع کنن .کار که تموم شد مینداختمش جلوی سگ ها [حیف گرگ شمالی که بخواد اونو تیک و پاره کنه ] . هر چی هم ازش باقی موند جلوی دروازه وینترفل آویزون میکردم برای درس عبرت.این سزای بد کاران.   


۱۳۹۵/۰۳/۲۹


عوضی تر از این دنیا ، خودش است.  

۱۳۹۵/۰۳/۲۷


اینجا مثلا از لتونی هم بازدید کننده داشتیم...

یاقوت: بیچاره کسی که برای فرار از کینه مجبور بشه صورتشو عوض کنه 
مبارک: بیچاره کسی که برای پیدا کردن عزیزی مجبور بشه صورتشو عوض کنه
الماس: بیچاره کسی که هیچ جورنتونه صورتشو عوض کنه 


[جنگنامه ی غلامان - بهرام بیضایی]
برچسب‌ها: ,

۱۳۹۵/۰۳/۲۵

La vie en rose


یک. به تصویر کشیدن زندگی مشاهیر همیشه برای سینما تازگی داشته است اما کار آسانی نیست . ریسک اینکه فیلم خوبی از آب در نیاد بسی زیاد است ولی اولیویه داهان (Olivier Dahan) سربلند از این دشوار درآمد...

دو. ادیت پیاف گنجشکی که از خیابان های پاریس پر گرفت و بر موسیقی  فرانسه آشیانی ساخت . درخشید و درخشید . در آمریکا مدتی را گذراند ولی هیچ وقت با آن خو نگرفت . فیلم " زندگی همچون گل سرخ " از آن دست فیلم هایی بود که باید چند بار دید بدون شک ستاره اش هم ماریون کوتیار در نقش ادیت پیاف بود که به شایستگی اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را فتح کرد. برای من نقشی را که از دوران جوانی ادیت بازی کرد بسیار دلنشین تر بود با آن ادا و اطوار و جزییات رفتار ادیت از حالت خاص راه رفتن تا مستی دائمی اش...

سه. بعد از اینکه لوئی لوپله به قتل میرسد (همان که ادیت را از خیابان های پاریس به کاباره ی شانزالیزه برد ) ادیت با حامی جدیدی به اسم ریمون آسو آشنا می شود و تازه از این جای داستان است که ریمون سعی میکند هنرمند بودن را در آدم کله شقی مثل ادیت نهادینه کند.از هنرمند خیابانی فاصله میگرد و هنر را در میکند. آنجایی که ریمون سعی میکند ادای درست کلمات و شعر را به ادیت یاد بدهد بسی جالب بود...

چهار. دختری که نقش بچگی ادیت را بازی میکند (هنگامی به اصرار پدرش در خیابان برای اولین بار میخواند) لاکردار چه صدایی خوبی دارد.

پنج. یکی از سکانس های خوب هم همان جایی است که ادیت از خواب بیدار میشود و مارسل را میبیند معشوقه ی بوکسور آمریکایی اش . آن حس ناراحتی اطرافیان و آن حس توهم ادیت و بالاخره آن ضجه هایی که بعد از شنیدن خبر سقوط هواپیما میزند بهترین سکانس فیلم است.

 شش. موسیقی هایی که در فیلم بکار رفته هم که دیگر حجت را تمام کرده است .از جمله
  Padam Padam و Non, Je ne Regrette Rien

برچسب‌ها: , , , ,

۱۳۹۵/۰۳/۲۴

بگو کوچه مون رو به آزادی


شاید از همان جا باشد .همان جایی که همیشه خواستم خم شم ولی نشکنم .همان جایی که همیشه احساس کردم هنوز زنده ام هنوز خونی در رگ جاری ست ، هنوز ایستاده ام و ایستاده ایم .شاید از همین جا ها باشد که تا حالا دوام اورده ام [ایم] در مقابل این دنیا. وگرنه تا حالا صد که سهل است هزار بار گذاشته بودم رفته بودم از این خاک . شاید از همان دغدغه ی تغییر دادن ست که مانده ام و مانده ایم . هرچند که تو را خواهند زد ولی دوام می آوری... 


۱۳۹۵/۰۳/۱۹

رفاقت


بگذارش زیر اجاق شاید آبی ازش گرم شد خدا را چه دیدی!


کویر


در سراسر حاشیه کویر چهار چیز مدام حاضر بود
اسفندانه ها ، آب انبار ها ، ریگ و فقر

[کارنامه سه ساله - جلال آل احمد ]

برچسب‌ها: ,

۱۳۹۵/۰۳/۱۶


به مردم بازگردیم. چرا هر گره سهلی را با دندان‌های امنیتی باز می‌کنیم؟ چرا به کوچکترین بهانه،‌ هرکسی را از دایره خود‌ی‌های‌مان دور می‌کنیم؟ این یکی بیش از اندازه جوان است، آن یکی بیش‌ از اندازه هنرمند است، آن یکی روشنفکر است، این یکی با ما اختلاف سلیقه دارد، آن یکی دانشجوست، این یکی از کار ما ایراد می‌گیرد، آن یکی به گروه ما تعلق ندارد، این یکی قدش بلند است، آن یکی خیلی شیک‌پوش است. آن‌قدر از دور خود می‌رانیم تا این که تنها می‌مانیم. این شیوه انقلاب اسلامی نیست، و شیوه اسلامی نیست که آغوشش را به روی همه باز می‌کند و به صرف شهادت زبانی، انسان‌ها را در دایرۀ خود می‌آورد.

[بیانیه شماره 9]

۱۳۹۵/۰۳/۱۴

خودکار


همیشه چیزایی که نباید گم بشوند , گم میشوند از پول بگیر تا دسته کلید , فلش , رم , ورقه و برگه مهم , موسی صدر وشمس مولانا و... تا خودکار . 
این آخری معزلی ست برای خودش. سالها ست که در تلاشم خودکاری را به وا نفسای جوهری اش برسانم و تمامش کنم ولی همیشه پیش دست اند این صنف خودکار ها .خودشان یهو غیبشان میزنه...

۱۳۹۵/۰۳/۱۳



بپر
چه تفاوت به کجا
از شب / به شب



بیژن الهی
برچسب‌ها: