۱۳۹۵/۰۹/۲۴

روزمرگی


پیرزن به فکر این بود که این یلدا را هم باید تنها سر کند یا خانه اش مثل چند سال پیش که پیرمرد هم بود شلوغ می شود. دختری کنار دستی اش خواب است ,خوابیده ست که فکر نکند. مرد میانسال مو خرمایی که صندلی جلو نشسته بود از بدو ورود غرق در "جای خالی سلوچ" دولت آبادی ست. راننده اما نیست.در سیر است با سرنشین خانم ماشین سمت راستی اش.صدای کم و زیر رادیو پیش بینی می کند که  قیمت دلار همچنان افزایش یابد.هیچکس حواسش نبود ...